بابا جون انشالله زود خوب شی
سلام عزیزم امروز باهم رفتیم باشگاه دیگه از سالک نمی ترسم چون توکل کردم به خدا خودش
مواظبمون
عزیزم دیشب مامانم زنگ زد گفت دکتر به بابامصطفی گفته باید چشات وعمل کنی به خاطر اینکه من
نگران
نشم مادری گفتش چیزی نیست منم زدم زیر گریه مامان هرکاری کرد اروم نشدم مامانم وخیلی ناراحت
کردم گفت اگه گریه کنی میمیر م دور ازجانش به خدا غریبی سخته مامانی ایشاللله بزرگ شی
تازنده ام به خدا به غربت نمی فرستمت چون خودم کشیدم فقط خدا میدونه غم دلم و.......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی